Tuesday, December 04, 2007

 

بی حیا


قبلا هم عرض کرده بودم خدمتتون که من اصولا آدم بی ادبی (بی حیایی!!!!) نیستم اما این یکی دیگه واقعا محشره... ساعت 2:50:20 صبح میشینه پای کامپیوترش وگلاب به روتون، روم به دیوار "کردن عمه به زور" رو جستجو می کنه بعد هم سر از وبلاگ من درمیاره...خب... میشه از عبارت فوق خیلی راحت گذشت . اما میشه همین عبارت رو به طور کامل تفسیر کرد و نکات نهفته در اون رو استخراج کرد:ه

نکته حاشیه ای اینه که: ساعت 2 صبحه و طرف هنوز بیداره...خب این خودش توش خیلی حرفه... در واقع تا یه حدی بک گراند عمل رو نشون میده.ه

و نکته ترحم انگیز هم بیان کننده اینه که: این بنده خدا از درموندگی، واموندگی، جاموندگی و یا هر موندگی دیگه راه به جایی نداشته و مجبور شده به کامپیوتر پناه بیاره و به همون چندتا عکس و یا جمله ای که از زیر دست فیلترینگ در رفته قناعت کنه. به هیچ یک از انواع و اقسام فیلتر شکنها و نرم افزارهای تهیه شده در این راستا هم مجهز نیست چون اگه بود اینجوری جستجو نمی کرد.ه


نکته اخلاقی که خیلی هم جای تامل داره و تا حدی شخصیت جستجو کننده رو از نظر مرام و معرفت و لوتی گری نشون میده اینه که: فکر می کنید چرا حالا که این راه به ذهنش رسیده نرفته سراغ مثلا دخترهمسایه، دختر خوشگل یا دختر ...؟ خب...معلومه... چون اونقدر شعور داشته که بدونه ناموس مردم مثل ناموس خود آدم می مونه و نباید بهش نگاه بد کرد... برای همین ترجیح داده یکی از اعضای خانواده خودش رو انتخاب کنه.ه


و اما نکته مهم و اساسی ... و در واقع مهمترین نکته...چرا از زور می خواسته استفاده کنه؟... این برمی گرده به نسبت عمه و برادرزاده بودن . با چشم انداز و دورنمایی که برای عمل خودش تعریف کرده می دونسته که هیچ عمه ای با میل و رضایت تن به این کار نمی ده و ممکنه که مجبور بشه دست به خشونت بزنه.... البته ما اینجا از استثناها صرف نظر می کنیم.ه


نکته واقعا خجالت آور اینه که اصلا نمی دونم چه جوری رسیده به وبلاگ من...هر چی فکر می کنم هیچ جا نه پای "عمه" خودم و نه "عمه" هیچکس دیگه ای رو به میون نیاوردم که حالا اینجوری از روشون شرمنده بشم.ه


پ.ن: از فعل جمله خیلی سریع گذشتم چون هر توضیح اضافه ای با، باادب بودن تناقض داشت و منو زیر سئوال میبرد وگرنه اون هم حرف برای گفتن زیاد داشت.ه

پ.ن: بقیه نکات رو خودتون زحمتش رو بکشید...ه




Comments:
قدیم ها وقتی می خواستندوزنِ "امن یجیب مضطر اذا دعا و یکشف السوء " را به خاطر بسپارند می گفتند "عمش نجیب بود و نداد کردیم به زور"حالا شاید طرف دنبال این اصطلاح قدیمی یا خود امن یجیب می گشته است
 
Post a Comment



This page is powered by Blogger. Isn't yours?