Wednesday, November 29, 2006

 

یادش به خیر

اصلا باور کردنی نیست... 9 سال گذشت...شما هم خوب یادتونه مگه نه؟ ...درست در یک روزی مثل امروز در اوج نا امیدی بعد از اون همه دلشوره و استرس یه برد قشنگ و دلچسب رو شاهد بودیم...الانم که دارم این مطالب رو می نویسم حس قشنگ همون روز رو دارم... دیگه فکر نمی کنم همچین روزی رو تا زمانی که زنده ام شاهد باشم... بلافاصله بعد از بازی رفتیم تو خیابون...همه بوق می زدن...چه صدای دلنشینی...یادش به خیر...چقدرجیغ و ویغ کردیم...چقدر بالا و پایین پریدیم...نه! خیالتون راحت باشه...تو خیابون که جای بندری نیست...بگذریم که چه حرکات موزونی که شاهد نبودیم...هممون خل شده بودیم...یکی رو سقف ماشین بود...یکی رو کاپوت جلو...یکی دستکش زده بود سر برف پاکن ماشین...یکی هم پرچم ایران رو تکون می داد...یه ماشین رد شد و برف شادی سر و صورتمون رو سفید کرد...ترافیک بود یادتونه...ولی ترافیکش خیلی حال می داد...هر طرف که سرت رو بر می گردوندی یه چیز عجیب و غریب می دیدی...هرکی که دور بین رو تو دستم میدید میامد جلو و یه چیزی می گفت...اون فیلم یادآور یکی از خاطره انگیزترین روزهای زندگیمه...یادش به خیر...ه

Comments: Post a Comment



This page is powered by Blogger. Isn't yours?