Wednesday, November 22, 2006

 

یواشکی

حتما شما هم تو گفتگوهای روزمره بارها شنیدید که می گن فلانی جای خواهری خیلی خوشگله و یا فلانی رو جای برادری خیلی دوست دارم. اما به نظرمن افرادی که همچین حرفی رو میزنن هیچوقت احساسشون نسبت به اون فرد همون چیزی نیست که نسبت به خواهر و یا برادرشون دارن. این جای خواهری و جای برادری رو میگن که حرفشون رو با خیال راحت بزنن و کسی بهشون گیر نده. خب حالا که چی؟... اینو گفتم چون * تازگی ها حس می کنم یکی از همکارهامو یه جورای دیگه ای دوست دارم*. این روزها کارم تو شرکت بیشتر از قبل بهش مربوط شده و همین باعث شده که بیشتر باهاش در ارتباط باشم. اونم هر جوری که بتونه تو کارها بهم کمک می کنه. اما من دلم نمی خواد بگم جای برادری، چون نه مثل برادرم دوستش دارم و نه می خوام که اونجوری دوستش داشته باشم. این دوست داشتن از نوع دوست داشتن پدر، عمو، دایی، پسرعمه، پسرخاله و خلاصه بقیه افراد خانواده هم نیست. از نوع دوست داشتن دوستهام؟...نه! اونجوری هم نیست و البته نه اونجوری که بابک رو دوست دارم. این دوست داشتن از یه نوع دیگه است. حتما شما هم منظورم رو خوب می فهمید چون مطمئنم که از این حسها سراغ شما هم اومده. اینجا که غیر از من و شما هیچکس نیست پس لزومی نداره توجیحش کنیم...خب حس دیگه دست خودمون که نیست...یهو خودش همینطوری میاد...ه
.
کلی جمله ام رو اینور اونور کردم تا آخرش این از آب دراومد...ه .*

Comments: Post a Comment



This page is powered by Blogger. Isn't yours?