Wednesday, July 05, 2006

 

2

يه خونه کوچيک با وام و کلي قرض و قوله. تو يه محله معمولي. ولي به هرحال يه خونه است. تمام مراحلي که براي خريد اين خونه طي کرده بود رو برام توضيح داد و کلي تشويقم کرد که منم اين کار رو انجام بدم. اونقدر از حرفاش جو گير شدم که سريع پرديم پايين و يه روزنامه همشهري خريدم و از فرداش هم مشتری پرو پا قرصش شدم( براي همين بود که صبح اول وقت منتظر همشهري وايساده بودم). چند جا زنگ زدم و قيمت ها رو پرسيدم. با وضعيتی که ما داشتیم فقط تو شرق تهران مي تونستم دنبال خونه بگردم. ه

Comments: Post a Comment



This page is powered by Blogger. Isn't yours?