Sunday, February 19, 2006

 

من برگشتم. ساعت ده رفتیم اون ساختمون و جلسه با کمی تاخیر شروع شد. خوبه خودشون گفتن که بیاین کارتون رو ارائه بدین اما دریغ از یک کامپیوتر. منم که فکر می کردم الان اونجا کلی دم و دستگاه هست و برامون کامپیوتر و ویدئو پروژکتور آماده کردن، با یه فلش مموری فایلمو بردم. رفتم دیدم عین دوره جاهلیت یه تخته وایت برد گذاشتن. مونده بودم چیکار کنم که آقای مهندس خودشون رو رسوندن. این آقا عملکردشون درست مثل علی دایی می مونه. همونطور که علی دایی برای اینکه رکورد تعداد بازیهای ملیش رو زیاد کنه با دوقوز آباد هم که بازی بود خودش رو می رسوند، ایشون هم تصمیم داره رکورد ارائه هاشو زیاد کنه و هر جا باشه بالاخره خودشو می رسونه. قبلا خودش گفته بود که فقط یه مقدمه میگه و من باید کار رو توضیح بدم. اما مقدمه گفتن همانا و اجازه صحبت به کسی ندادن همانا. یه چیز دیگه هم بگم. طبق آماری که به من گزارش داده شده از صبح تا حالا 23 نفر به وبلاگ من سر زدن. اما فقط دو نفر برام نظر گذاشتن. این یعنی چـــــــــــــــــه؟ یعنی اینکه خیلی بی معرفتین. همین

Comments: Post a Comment



This page is powered by Blogger. Isn't yours?