Sunday, November 27, 2005

 

*

شما می دونید چرا بعضی ها دوتا دوتا پله های ترقی رو میرن بالا و من هنوز سرجام دارم درجا می زنم؟ همه به یه جایی رسیدن و من همونی که بودم هستم؟
مثلا همین خانم "م". با همدیگه از یک دانشگاه فارغ التحصیل شدیم و همزمان در یه جا مشغول به کار شدیم. حالا اگه یه سر به محل کار من بزنید فرق من با ایشون رو کاملا حس می کنید. ایشون مسئول یه قسمتی هستن و کلی کارمند زیر دستشون ِ و من همونی که بودم هستم. طبق آخرین اخبار هم شنیدم که اطاقشون رو از اطاق کارمنداشون جدا کردن. اینجور که پیش می ره درآینده باید درخواستهامو به ایشون بدم تا امضا کنن. آخه چه جوری اینجوری شده؟


Comments:
حالا اگه اسم اين رو بشه گذاشت ترقي، تو مطمئني كه هيچ تغييري نكردي و سر جات در جا زدي؟!يه نگاه به كسايي كه خيلي عقب تر از تو هستن بنداز. البته برا اينكه كسي ترقي كنه هميشه بايد نگاه به جلو داشته باشه.تو تمام تلاشتو بكن ديگه نتيجه ش دست تو نيست خيلي.
 
aslan nemikhaam arzeshgozaari konam,vali man fekr mikonam ba'zi haa mitoonan bedoone fekrhaie mokhtalef,too ye raah jelo beran!adamhaaee ke falsafe nemibafan,az khodeshoon nemiporsam cheraa,nemigan ke chi va faghat barashoon moheme baalaa beran. moshkele ziad fekr kardane Baran-e aziz.....
 
Post a Comment



This page is powered by Blogger. Isn't yours?