Thursday, November 03, 2005

 

عيد شما مبارک

امروز 12 آبان ِ و فردا هم عيد فطر. اولين بارون پاييزي صبح امروزتمام خيابونها و درختارو شست. حالا از پشت پنجره كوه ها روهم مي تونم ببينم. نوكه كوه رو مه گرفته. خيلي كم پيش مياد كه بتونم كوه رو ببينم. الانم مي دونم كه تا 1 ساعت ديگه دوباره دود همه جا رو مي گيره و كوهها رو مي پوشونه. نمي دوني ديدن منظره پارك از اينجا چه كيفي داره
پاييز كه مياد يه جور ديگه ميشم. هربار كه بارون مياد با خودش يه چيزي رو مياره. نمي تونم بگم چيه ولي مي دونم برعكس اونچيزي كه بقيه مي گن اصلا غمگينم نمي كنه. وقتي بارون مياد دلم نميگيره. دلم نمي خواد دنبال سرپناه بگردم. دلم مي خواد اينجا نباشم. برم يه جاي ديگه. يه جايي غير از اينجا توي اين ساختمون پشت اين كامپيوتر. يه جايي كه برگهاي زرد درختا رو زير پام له مي كردم. سردم مي شد و مجبور مي شدم ورجه وورجه كنم. ها كنم و دستام رو به هم بمالم. مسخره است نه؟
...هر وقت كه بارون مياد من كوچيك مي شم

Comments: Post a Comment



This page is powered by Blogger. Isn't yours?